دُم خروس سرویسهای غربی در نقشه مسمومسازی
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۴۷۵۶۵
به گزارش آخرین نیوز، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: آمریکا، انگلیس، آلمان و برخی رسانههای همسو مانند اینترنشنال، بیبیسی، VOA، رادیو فردا، پس از ناکامی گسترده در جریان تدارک اغتشاشات پنج ماه قبل، عملیاتهای میدانی- رسانهای متعددی را به اجرا گذاشتند تا به پروژه شکستخورده اغتشاشات، تنفس مصنوعی داده و آن را احیا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اتاق فرمان آشوب، حساب ویژهای روی به خدمت گرفتن دانشجویان و دانشآموزان کرده بود و دائما بر تعطیلی و اعتصاب مدارس و دانشگاهها تاکید میکرد که با بیمحلی مطلق در این دو حوزه مواجه شد و حتی بدتر از آن، آمریکا و انگلیس و اسرائیل، با سیلی آبدار در روز 13 آبان (روز دانشآموز و روز ملی مبارزه با استکبار) روبهرو شدند. اما هرچه بود، این ننگ بر پیشانی طراحان و مجریان اغتشاشات ماند که دنبال به تعطیلی کشاندن مدارس و دانشگاهها بودند.
اکنون در حالی که چند ماه از ارتکاب آن ننگ تاریخی توسط فسیلهای سلطنتطلب و منافقین و برخی منافقین متواری (متظاهر به اصلاحطلبی در گذشته) نگذشته که همین طیف به بهانه ماجرای مشکوک و سازماندهیشده مسمومیت برخی دانشآموزان و دانشجویان، ادعا میکنند عناصر مذهبی یا جمهوری اسلامی در پی تعطیلی مدارس از طریق مسمومسازی هستند(!) اما طنز بیشتر ماجرا اینجاست که همین طیف به بهانه اعتراض به ماجرای مسمومیت، مجددا به جاهلیت ارتجاعی چند ماه قبل برگشته و خواستار تعطیلی اعتراضی کلاسهای مدارس و دانشگاهها شدهاند! دم خروس درباره متهمان مسمومسازی از این آشکارتر؟!
نکته مهم این است که شبکه خارجی و داخلی جنگ ترکیبی و آشوب، از وعده و سودای براندازی جمهوری اسلامی در اواخر شهریورماه، به ارتکاب جنایات مشمئزکنندهای مانند مسمومسازی دختران دانشآموز و هراسافکنی رسیدهاند. در گذشته گروهکهای تروریستی مثل منافقین و الاحوازیه و تندر و ریگی و برخی گروههای تکفیری مشابه مثل داعش، در سوابق خود جنایتهای زنجیرهای آشکار و فروختن آن به سرویسهای جاسوسی سیا و موساد و امآیسیکس را دارند اما آن جنایتها موجب رسوایی متهمان و سفارشدهندگان شده و آبروی مدعیان دروغین حقوق بشر را برد. بنابراین در سفارشهای جدیدی که میگیرند- مانند کشتهسازی، مسمومسازی و...- ماموریت دارند کمتر رد پا بگذارند و جنایات مشمئزکننده را به نیروهای مذهبی یا نظام و حاکمیت نسبت دهند.
نکته جالب در این میان مواضع هماهنگ غربیها و پادوهای آنهاست چنانکه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، با ابراز نگرانی عمیق از مسموم شدن دختران دانشآموزان در ایران، گفت: «دختران کوچکی که به مدرسه میروند، تنها باید نگران یادگیری باشند. آنها نباید برای ایمنی فیزیکی خود نیز نگران باشند». وی گفت: اخباری که از ایران میآید، عمیقا نگرانکننده است. چه چیزی میتواند علت مسمومیت این دختران جوانی که فقط به مدرسه میروند باشد.
در همین حال صدای آمریکا تحلیلی القایی منتشر کرد با عنوان: مسمومیت سریالی یا «کودککشی» در مدارس؛ گمانهزنیها در مورد تحریم مدارس(!)
سایمون شرکلیف سفیر انگلیس هم که دولت متبوعش در سده گذشته سابقه ارتکاب صدها جنایت علیه ملت ایران را دارد، در توئیتی منافقانه نوشت: بهعنوان یک پدر، ابراز همدردی میکنم با همه پدران و مادران ایرانی که نگران فرزندان خودشان در مدرسه هستند بهخاطر مسمومیتهای سریالی که تمامی ندارد.
آنالنا بربوک، وزیر خارجه آلمان هم که حکومت متبوعش تامینکننده سلاحهای شیمیایی رژیم صدام برای ارتکاب نسلکشی علیه ملت ایران و عراق بوده، در توئیتی نوشت، «گزارشهای مربوط مسمومیت دختران دانشآموز در ایران تکاندهنده است و دختران ایرانی چه در تهران و چه در اردبیل باید بدون ترس به مدرسه بروند.
عفو بینالملل هم مدعی شده: «دانشآموزان دختر در خط مقدم اعتراضات اخیر ایران برای احقاق حقوق مردم قرار داشتند و بسیاری از آنها شجاعانه از قوانین تبعیضآمیز حجاب اجباری سرپیچی کردند، لذا این حملات نگرانی از افزایش خشونت علیه زنان و دختران برای دفاع از حقوق خود را افزایش میدهد.»
در همین حال و در حالی که انقلاب اسلامی موجب جهش بیسابقه در زمینه تحصیل و ارتقای بانوان ایرانی شد و به سرکوب و تحقیر و بهرهکشی جنسیتی رژیم پهلوی پایان داد، شبکه «ایران اینترنشنال» بازوی رسمی سرویس موساد تحلیلهایی منتشر کرده با این مضمون: ترور بیولوژیکی دختران محصل در ایران، فروغلتیدن جمهوری اسلامی به ورطه تاریک جنایت. خبرهایی درباره اقدامات زهرآلود حکومت جمهوری اسلامی به گوش میرسد؛ مسموم کردن دختران دانشآموز در شهرهای مختلف ایران. به احتمال فراوان حکومت جمهوری اسلامی پشت این حملات است. به نظر میرسد در شهر قم، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پشت مسموم کردن دختران جوان باشد. تحلیلگران مستقل این اقدام را «عامدانه» خواندند، برای مجبور و ناچار کردن خانوادهها به نفرستادن دخترانشان به مدرسه.
نگاهی به گزارشهای منتشرشده نشان میدهد ایران هرگز از نقض حقوق بشر دست نکشیده. روشن است که چیدن چنین نقشههای شیطانی و متوسل شدن جمهوری اسلامی به آنها، برای آن است که نسل جوان و خوشفکر ایران را از رفتن به مدارس و دانشگاهها بازدارد.
اینترنشنال و بیبیسی و صدای آمریکا همزمان، اظهارات مسموم عبدالحمید اسماعیلزهی امام جماعت مسجد مکی زاهدان و متهم به سرکوب حقوق زنان در چند دهه گذشته را باز نشر دادند که ضمن اتهامافکنی (به تبعیت از رژیمهای تروریست غربی) گفته است: مسمومیت دختران دانشآموز ادامه سرکوب اعتراضات است. بسیاری بر این نظرند و شاید همین به واقعیت نزدیک است که این نوعی سرکوب اعتراضات است. این دختران در مدارسشان اعتراض کردند و حالا جریانی با مسمومیت آنها را هدف گرفته است.
با وجود همه این فضاسازیهای مسموم، توئیتهای چندماه قبل برخی فعالان گروهکهای تروریست و جنایتکار در فضای مجازی، از سوی کارشناسان زیر ذرهبین قرار گرفته است؛ توئیتهایی که در اوج اغتشاشات و به توهم پایان کار نظام، خواستار انجام خرابکاری و آدم کشی و جنایت شده نام آن را هم خرابکاری شرافتمندانه(!) گذاشته بودند؛ خرابکاریهایی که قرار بود انجام شود و به نظام نسبت داده شود. مانند جنایتی که داعش در شاهچراغ مرتکب شد و بلافاصله شبکه رسانهای عنکبوتی مدعی شد «کار خودشونه»!
آنچه در این میان، از همه شکبرانگیزتر و خائنانه است و حتما میتواند سرنخی مهم برای کشف متهمان عملیات شوم مسمومسازی و فضاسازی مبتنی بر آن باشد، مواضع برخی عناصر غربگرای مدعی اصلاحات است که در جریان جنایت و آدمکشی و خرابکاریهای اغتشاشات، سرگرم توجیه و مالهکشی اشرار اغتشاشگر بودند و نام اعتراض مدنی بر آن جنایات میگذاشتند. حالا همان تطهیرکنندگان رقیقالقلب شده و این بار جنایات فاقد رد پا را به نیروهای مذهبی و نظام نسبت میدهند.
در این زمینه عباس عبدی در روزنامه اعتماد، ضمن اتهامافکنی و فرار به جلو مدعی شد: شعار زن، زندگی، آزادی اثرات خود را بر جامعه گذاشته و مقاومت بیفایده است. عملکرد نواصولگرایان در ماجرای مسمومیت دانشآموزان تلاش برای بازگشت به عصر جاهلیت است. به نظر میرسد که ماجرا از همان روز اول روشن بوده و هیچ عقل سلیمی باور نمیکند که دستگاههای انتظامی و امنیتی ما آنهم در شهری چون قم نتوانسته باشند ماجرا را کشف کنند یا حداقل سرنخی از آن به دست آورده باشند، بهویژه اینکه در عمدی و سازماندهیشده بودن این اتفاق بهدلیل تکرار آن، هم در قم و هم در چند شهر دیگر، هیچ شک و شبههای وجود ندارد. اگر هم ارادهای به رسیدگی نباشد همه نهادهای با ربط و بیربط وارد ماجرا میشوند که پیگیری کنند. اینها نشانه آخرین تلاشهای مذبوحانه این جماعت در برابر خواست مردم است و به طور قطع شعار زن، زندگی، آزادی اثرات خود را بر جامعه رو به رشد ایران برجای گذاشته است و مقاومت بیفایده است. مشکل اصلی سکوتی است که در برابر این اتفاقات رخ داده است.
شرق هم به قلم عباس آخوندی (وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی/ متهم تورم 700 درصدی مسکن) نوشت: بیگمان آنچه در مدارس قم و سپس سایر شهرستانها با مسموم کردن دخترکان معصوم به وقوع پیوست از جنبه انسانی جنایت و از جنبه حکمروایی فاجعه بود. هرچند تا روشنشدن موضوع نمیتوان هیچ گروه و جریانی را محکوم کرد لیکن، کسانی که اندک آشنایی با مسئلههای سیاسی و امنیتی داشته باشند بهراحتی میتوانند تشخیص دهند که چنین اقدامهایی نخست آنکه سازمانیافته هستند و بهصورت اتفاقی و فردی رخ نمیدهند و دیگر آنکه با توجه به تکرار و به درازاکشیدهشدن آنها، قاعدتا اشخاصی در درون سیستم با عاملان آنها همدست میباشند. و گرنه، کشف سریع سازمان آنان برای دولت کار سخت و طاقتفرسایی نیست... نکته مهمی که در این هیاهو مورد غفلت قرار میگیرد، بنیان اندیشهای است که اینگونه اقدامها را برای عاملان آن زیبا و یا حتی عبادت و به مثابه امر به معروف و نهی از منکر ترسیم میکند. و همچنان در جامعه ایران نه تنها مشروعیت دارند که مبنای مشروعیت هستند و همهروزه از سوی رسانه ملی و دولت رسمی مورد تایید و ترویج قرار میگیرند. تا این بنیانها شناسایی و برچیده نشوند، این جریان هر روز به شکلی نمود پیدا میکنند. آنچه که ما در جریان فاجعه مدارس شاهدیم با رفتار خوارج تفاوت چندانی ندارد. به قول شهید مطهری خوارج حامل یک شیوه تفکرند و ربطی به جهان اهل سنت ندارند. چهبسا ما شیعه خارجی داریم. یعنی کسانی «ممکن است شیعه باشند و طبیعتا خارجی... آیا دولت هیچ اندیشیده است که آثار مخرب این اتفاق بر روح و روان فرزندان و پدران و مادران ایران تا چه حد است؟ و یکروز تعلل و یا تاخیر چه آثار غیر قابل جبرانی دارد؟
چنان که در هر دو تحلیل القایی اخیر دیده میشود، تلاش مشکوک برای برداشتن انگشت اتهام از گروهکهای تروریستی و سرویسهای جاسوسی مصمم به ویرانی و تضعیف اقتدار (با سوابق ممتد جنایت) و متهم کردن نظام و نیروهای مذهبی آن هم بدون ارائه هیچ سندی است.
یادآور میشود برخی دولتها و سرویسهای غربی، ید طولایی در ارتکاب جنایت و فرافکنی آن دارند که جنایات شیمیایی گروهکهای تکفیری مزدور در سوریه و ضمنا متهم کردن دولت سوریه از آن جمله است. سیا و موساد همچنین ترورهای بیولوژیک بسیاری را مرتکب شدهاند.
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: مدارس و دانشگاه ها دختران دانش آموز جمهوری اسلامی دانش آموزان مسموم سازی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۴۷۵۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمبود ۷۰ هزار نیروی پرورشی و مشاور در مدارس
به گزارش خبرگزاری صداو سیما؛حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین پورثانی افزود: در نتیجه این غفلتها امروز تقریبا ۴۵ هزار نیروی پرورشی و مشاور در مدارس فعال هستند و قریب به ۷۰ هزار نیرو کمبود داریم.
پورثاني:گفت: تقریبا از سال ۱۳۶۳ که معاونت پرورشی در وزارت آموزش و پرورش شکل گرفت و تا ۱۳۸۰ ادامه داشت، که در دولت دوم اصلاحات، معاونت پرورشی منحل شد. خیلی کار اشتباهی بود با این توجیه که معلم مدرسه باید در کلاس درس، کار تربیتی انجام دهد؛ حرف درستی که کار غلطی با آن انجام شد و حضرت آقا هم در دیدار اخیر با معلمان دقیقا به همین موضوع اشاره کردند.
وی ادامه داد: در سال ۱۳۸۵ قانون احیای معاونت پرورشی و تربیتبدنی در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسد. بعد از ۱۸ سال که از این قانون میگذرد هنوز که هنوز هست، معاونت پرورشی آنچنان که باید باشد، نیست.
حجتالاسلام پورثانی گفت: در این ۱۸ سال بعد از قانون احیا، ما تقریبا یکبار جذب مربی پرورشی داشتیم و بقیه جذبهایی که در حوزه مربی پرورشی و مشاور صورت گرفته، در حد سالی ۷۰۰ سالی ۸۰۰ نفر بوده است. اوضاع به جایی رسیده که امروز تقریبا ۴۵ هزار نیروی پرورشی و مشاور داریم و قریب به ۷۰ هزار نیرو کمبود داریم؛ یعنی مدرسهای که ۱۲۰۰ دانش آموز دارد، مدرسهای که ۹۰۰ دانشآموز دارد، مدرسهای که ۶۰۰ دانشآموز دارد، ما یک عنصر فعال پرورشی در آن نداریم. اگر اسم این را خیانت نگذاریم، چه باید بگذاریم؟!.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: من امروز توئیت یکی از وزرای سابق وزارت آموزش و پرورش را میخواندم، یاد حرف رئیسجمهور وقت افتادم که میگفت من از هر چیزی نگذرم از آن کسانی که گفتند ما ۲۰۳۰ را اجرا میکنیم نخواهم گذشت. معاون اول دولت، قانون اجرای ۲۰۳۰ را در دو ماه ابلاغ میکند، در حالیکه سند تحول به قول حضرت آقا در کشوهای میز میماند و سند تحول اجرا نمیشود. خیلی جالب است که در کنار عدم اجرای سند تحول، در دولت قبل، نیروی پرورشی در مدارس گرفته نمیشود و حتی اداره کل امور تربیتی که قلب معاونت پرورشی است، ادغام میشود تا کارایی خود را از دست بدهد.
حجتالاسلام والمسلمین پورثانی پس از اعلام وضعیت نیروی پرورشی و وضعیت ساختاری، درباره فضاهای پرورشی نیز افزود:
تقریبا اکثر فضاهای پرورشی در سالهای اخیر و قبل از روی کار آمدن این دولت، به یک متروکه تبدیل شده بودند.
ما تقریبا ۳۴۶ اردوگاه دانشآموزی داریم. اردوگاههایی داشتیم که مثل برخی از مغازهها بعد از ۲۰ و ۳۰ سال کرکره مغازه را بالا میکشند، واقعا کرکره اردوگاه بالا کشیده شد و مدیران اردوگاهها میگفتند تازه پس از سالها این اردوگاهها، دانشآموز به خود دیدهاند.
وی گفت: در بحث محتوا هم حوزه پرورشی نه به طور صد درصدی، اما خیلی از جاها به یک حوزه کناردستی و کیفیتبخشی تبدیل شده و دیده شده است. یعنی دیدی که به یک عنصر موثر تربیتی در مدرسه بوده به یک عنصر کناردستی تبدیل شده بود که نه کلاسی در مدرسه دارد و نه هیچی.
آموزش و پرورش در سه ضلع اصلی کار تربیتی با مشکل مواجه است
حجتالاسلام والمسلمین پورثانی تصریح کرد: مربی پرورشی ما در مدرسه از ابزار لازمی که باید برای تربیت دانش آموزان بهرهمند باشد، نیست؛ لذا عنصر محتوا، نیروی انسانی و فضا، سه ضلع اصلی کار تربیتی، امروز در هر سه این موارد مشکل داریم، کمبود داریم و احساس میکنیم تا رسیدن آن جایی که مطلوب است، فاصله بسیار زیادی داریم.
معاون وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه آموزش و پرورش امروز قریب ۱۱۲ هزار مدرسه یعنی ۶۰۰ هزار کلاس درس و قریب ۱ میلیون همکار فرهنگی دارد، گفت: ظرفیت به این بزرگی حتما به تنهایی توسط آموزش و پرورش قابل جمع کردن نیست. آقا فرمودند دستگاه آموزش و پرورش با بقیه دستگاهها قابل مقایسه نیست، بقیه دستگاهها نیرو را استفاده میکنند ولی وزارت آموزش و پرورش نیروی انسانی را تربیت میکند. حضرت آقا فرمودند مصالح کشور و نکات دیگر را معاونت پرورشی با رویکرد عقلانی برای دانشآموزان جا بیاندازد؛ بنابراین ما نه فقط گروههای مردمی بلکه از نهادهای انقلابی و گروههایی که دغدغه تربیت را دارند استقبال میکنیم.